گرسی می گرین سینه خوردن متحرک عزیزم روی نیمکت چرمی تکان خورد
نفسم را بردار به سختی نفس بکشید نوجوان خجالتی با آرزوی تاریک در جستجوی جنسیت عجیب تر به دنبال انتخاب آن است در شب در وان حمام ، نوجوان خجالتی خجالتی ، بی حرکت به سقف خیره می شود. شیر به عنوان تنها نشانه صدا یا حرکت می چکد. پس از چند ثانیه ، یک اختلال در آب آرام حمام ایجاد می شود ، و سپس لوسی نفس راحتی می کشد - او دست خود را حرکت داده تا انگشتی را داخل گربه زیر آب بکشد. وقتی انگشت او تماماً داخل است ، یک لحظه مکث می کند ، سپس به آرامی شروع به حرکت دادن به داخل و خارج می کند تا خودش را خوشحال کند ، نفس هایش سنگین و حساس می شود-چندین نمای نزدیک دهان و صورت او ، همراه با صداهای بلند دم و بازدم ، تمرکز زیادی روی تنفس او بکشید. بعد از نیم دقیقه یا بیشتر ، به طور کامل در خیال خود غرق شده ، یک نفس کشیده طولانی را از طریق دندان هایش استنشاق می کند ، همانطور که به آرامی زیر آب می لغزد و سینه خوردن متحرک خود را زیر آب می برد. او زیر خانه می ماند و آب کاملا ساکت می شود. برش خورده: لوسی صبح روز دیگر در رایانه اش ، با لباس خواب مشغول تایپ کردن مقاله ای برای کالج است. او روی جمله ای گیر کرده است ، نمی داند بعد چه بنویسد. نفس عمیقی از سرخوردگی می کشد ، عینکش را بر می دارد و با خستگی چشم هایش را می مالد. با قرار دادن عینک کمی کج ، سعی می کند به نوشتن برگردد ... اما زبانه ای که قبلاً در گوشه چشم او باز شده است ، حواس او را پرت می کند و دوباره روی آن کلیک می کند. ما روی صفحه می بینیم که سایتی برای آن است علاقه مندان به بازی های تنفسی به نام "Breathless". H Er تنفس سطحی است ، و او انگشتان خود را در امتداد جایی که گردن او با یقه پیراهن شب خود به عنوان یک تیک عصبی برخورد می کند ، حرکت می دهد. S او یک نوار چت را باز می کند که در آن پیام قبلاً باز شده و تایپ شده است ، پیامی به یکی دیگر از اعضا. به نظر می رسد که F فرمول آخرین جمله در یک خط طولانی پیام بین آنها باشد. در انتهای پیام او ، او پیشنهاد می کند که آنها با یکدیگر ملاقات کنند. H چهره و زبان بدن Er نشان می دهد لسی هنوز مبهم است و انگشتان خود را بی حرکت در امتداد قفسه سینه و بالا و پایین گلو می گذارد ، چند ثانیه تامل می کند. هن ، خود به خود دست خود را برای کلیک روی ارسال می کند. S او هشدار می دهد که پیام ارسال شده است. S او وحشت زده لپ تاپ را می بندد ، تقریباً از ترس کاری که او تازه انجام داده است ... یا شاید پاسخ آن چه باشد. S او عصبی انگشت شستش را گاز می گیرد و روی بدنه لپ تاپ ضربه می زند ، قبل از این که عینک را برداشته و روی تختش بیفتد. H تنفس سریع و عصبی است وقتی چشمانش را می بندد و در آنجا دراز می کشد ، چشم ها بسته می شوند تا اینکه سرانجام تنفس خود را آرام می کند. یک شب دیگر ، در ورودی یک خانه ، برش دهید. L Ucy از در می گذرد ، و پس از او مردی عجیب چند سال بزرگتر از او ، پرستون ، وجود دارد. او کلیدها را در دست دارد و در را پشت سر خود قفل می کند - این مال اوست در حالی که کفش های خود را بر می دارند ، هردو از نظر ظاهری بی دست و پا هستند و او آنها را به اتاق خواب اصلی اش می برد. بنابراین ، آنجا ، آنها کنار هم روی تخت می نشینند ، در ابتدا هیچ حرکتی برای بستن فاصله بین آنها. هی در مورد سایت بازی تنفسی که در آن ملاقات کردند صحبت کنید ، مدت زمانی که هر یک از آنها عضو بوده است ، چگونه آنها در مورد آن مطلع شده اند و غیره. L Ucy در سن 18 سالگی به این جمع پیوست. در گفتگو ، لوسی هرگز چنین چیزی را قبلاً انجام نداده است. هیچکدام از آنها انجام نداده است. او نزدیکترین زمانی بود که هنگامی که پدرش یک کارگر را از خانه به خانه می آورد ، روی عروسک کمک های اولیه تمرین می کرد. در. او بلافاصله از گفتن داستان خجالت می کشد ، اما لوسی به او می گوید که او می فهمد - او هیچکس را ندارد که بتواند در مورد غم خود با او صحبت کند پرستون اذعان می کند: این برای یک پسر سخت است که از دختری بخواهد این کار را انجام دهد. او همیشه امیدوار بود که دختری از او بپرسد ، اما او می داند که این یک راه دور است. L Ucy همدرد است - همه تصور می کنند که او خجالتی و عصبی است که او کاملاً بی گناه است. در مواقعی که او از دوست پسر خود خواسته بود او را خفه کند ، و او کمی از این ایده وحشت زده شد و او به سرعت به او گفت هیچ اهمیتی ندارد. F یا بعدی چند روزی او در اطراف او عجیب رفتار کرد و بعد از مدتی که از او جدا شد ، خیلی عجیب رفتار کرد. E Ver از آن زمان ، او خیلی خجالتی است که به کسی که با او بوده است خجالتی است ، زیرا او نمی خواهد پسران فکر کنند او یک عجیب عجیب است. E به طور خاص با نحوه پخش کلمه در سراسر دانشگاه یک مکث ناخوشایند وجود دارد ، و سپس پرستون می پرسد که آیا می خواهد راه خاصی را شروع کند. اس هیلی ، لوسی سرش را تکان می دهد - او هرگز واقعاً تصور نمی کرد که از کجا باید به اینجا برود ، او حتی فکر نمی کرد که تا به اینجا رسیده باشد. P Reston می گوید که او چند ویدیو دیده است ، به او چند ایده داده است که باید چکار کند. آیا او فکر می کند اگر او رهبری را بر عهده بگیرد؟ L Ucy می گوید خوب است ، می تواند هر چیزی را که می خواهد امتحان کند ، و اگر خیلی شدید باشد او می تواند با دستش روی تخت ضربه بزند. پی رستون با این امر موافقت می کند و دستش را با تردید به سمت گردن او می برد. او مکث می کند ، سرش را تکان می دهد و او ادامه می دهد. او گلویش را می گیرد و فشار می دهد - در ابتدا خیلی خشن نیست ، اما آنقدر سخت است که مطمئناً آن را احساس می کند