ویکتوریا لاوسون ، تایلر نیکسون. من یک بچه وحشی هستم به همین دلیل من کاری را که امروز انجام دادم انجام دادم ، لعنتی به یک غریبه تصادفی که در ساختمان خود هنگام شستن لباس ها ملاقات کردم. وقتی او رفت ، من شناسنامه اش را در ماشین لباسشویی پیدا کردم ، سپس او را به محل خود رساندم و جهنم مقدس را از او دور عکس متحرک لاپایی کردم. روی دیک و همه چیز خم شده است. او حتی با یک ضربه بزرگ به من صورت داد. اما مطمئن شدم قبل از بازگشت به آپارتمان و دوست پسرم ، خود را پاک کرده ام.