WeLiveTogether - بوسه و نوازش. ابیگیل مک وارد اتاق هم اتاقی اش ، ایدن اشلی شد تا به او اطلاع دهد که به مرکز خرید می رود. آیدن اشلی متوجه شد که ابیگیل یکی از پیراهن هایش را پوشیده بود و او را مجبور کرد قبل از رفتن آن را در بیاورد. ابیگیل به احتمال زیاد این کار را عمداً انجام داده است زیرا می دانست که ایدن چقدر شاخدار است. در هر صورت ، ابیگیل مثل خودش لباس پوشیده بود ، به دنبال این بود که به هر طریقی به هم وصل شود. اگر نوک سینه های او سخت تر بود ، درست پیراهن را پاره می کرد. او سینه کیر تو کس متحرک های جانبی جدی نیز داشت. همه چیز در مورد پیراهن فریاد می زند که می خواهم روی زمین قرار بگیرم. او همانطور که آیدن می خواست همان کاری را انجام می داد که ابیگیل را گرفت و رها نکرد. آنها لب ها را قفل کردند و لباس هایی که باقی ماند بیرون آمد. البته هیچکدام از آنها شورت نمی پوشیدند زیرا وقتی با دختری زندگی می کنید که عاشق خوردن گربه است فقط دلیلی برای پوشیدن آنها وجود ندارد. این دو پیاز مانند شربت و پنکیک روی یکدیگر قرار گرفتند. گرم و چسبناک بودند. پس از این جلسه خوردن گربه ، ابیگیل احتمالاً به مرکز خرید نرسید اگر حتی سعی می کرد از همان ابتدا به آنجا برود.