Wet Dreams Cum True. بیلی بروک به تنهایی در اتاقش مشغول نوشتن دفتر خاطرات بود. او آنقدر در مورد برخی از لب های بیدمشکی که می خواهد بمکند فکر می کرد که قلم خود را به زمین می گذارد و شروع به مالیدن کلیت خود می کند. دیری نگذشت که بیلی با یک دیلدو خودارضایی می کرد و بیدمشک تنگش را لعنتی می کرد و با لذت ناله می کرد. ناگهان والنتینا ناپی وارد اتاق بیلی شد و در حالی که هم اتاقی اش را در حال بازی با گربه اش می دید ، دفتر خاطراتش را می خواند. وقتی بیلی متوجه والنتینا شد که دفتر خاطراتش را می خواند ، خجالت کشید. اما خوشبختانه برای او ، والنتینا به قدری تصاویر جنسی متحرک با خیال بیلی از لعنتی بودن آنها درگیر شد که این شلخته های شاخدار رویاهای خیس آنها را به حقیقت تبدیل کرد!
