سکسی اما هیکس رابطه جنسی دارد و همسر خود را می کشد تصاویر کس متحرک
در داخل. "هر کس از تنهایی خوشحال باشد یا یک جانور وحشی است یا یک خدا" -فرانسیس بیکن در داخل زنان در کابین جدا شده توسط هرمیت اسرار آمیز تحت تعقیب قرار می گیرند صحنه باز می شود در نمای نزدیک برگ ، ترد و کامل. ما به آرامی به حرکت در می آییم تا مردی ظاهر کمی آشفته (مایکل وگاس) را نشان دهیم ، پشتش به ما برگشت. او یک خرگوش در دست دارد که به وضوح او را صید کرده است. او به اطراف نگاه می کند ، منطقه را اسکن می کند. جنگل کاملاً ساکت است. وقتی به اطراف نگاه می کند ، تندی از باد درختان را به حرکت در می آورد. با رضایت از اینکه اسکن او هیچ نتیجه ای نداده است ، او دور می شود. ما او را دنبال می کنیم وقتی در جنگل قدم می زند و سرانجام به یک کمپ موقتی می رسد. تارها به صورت تصادفی بر روی تیرها چسبانده شده اند. آتشی قدیمی در جلو به چشم می خورد. وقتی شروع به تهیه خرگوش می کند ، وقتی چیزی را حس می کند ناگهان برانگیخته می شود. به دنبال حواس خود ، او از میان جنگل به راه می افتد تا به یک کابین نزدیک برخورد می کند. او که در قلم مو پنهان شده بود ، تماشا می کرد که یک اتومبیل بالا می رود و دو زن از آنجا خارج می شوند ، لونا (امیلی ویلیس) و گوئن (اما هیکس). آنها برای تعطیلات آخر هفته که لونا رزرو کرده است اینجا هستند. گوئن عصبی است زیرا به انزوای کشور عادت نکرده است. به نظر می رسد که گوئن در حال ورود به خانه است ، چیزی را حس می کند. برمی گردد و به جنگل نگاه می کند. درختان در باد می وزد ، اما او چیزی نمی بیند. عنوان کوتاه مدت کوتاهی بعد ، دختران خود را در حوض آفتاب می گیرند. آنها در مورد دوستی جدید خود صحبت می کنند و در مورد این واقعیت صحبت می کنند که گوئن به تازگی از رابطه خارج شده است. لونا برای تعطیلات آخر هفته برنامه ریزی کرده بود تصاویر کس متحرک تا برای گوئن دست به کار شود. دختران از لوسیون آفتابگیر روی یکدیگر استفاده می کنند ، دستانشان بدنهای درخشان خود را در حالی که مرد تماشا می کند ، بدون اطلاع آنها ، مالش می دهند. بعداً همان شب ، دختران فیلم تماشا می کنند در حالی که مرد از بیرون از پنجره به داخل نگاه می کند. به زودی هوا طوفانی می شود و برق قطع می شود. در حالی که رعد و برق به صورت دوره ای کابین تاریک را روشن می کند ، لونا نشان می دهد که او یک احساس عاشقانه ظریف از گوئن را احساس می کند. پس از بی میلی اولیه گوئن ، از آنجایی که او قبلاً هرگز با زنی نبوده است ، آنها لحظه ای دوست داشتنی را به اشتراک می گذارند و می بوسند. آنها رابطه جنسی دارند ، در حالی که لونا با صبر و حوصله گوئن خجالتی و کم تجربه را در اولین تجربه لزبین خود پیش می برد. همانطور که آنها لعنتی هستند ، برق همچنان در حال چشمک زدن است. در اواسط رابطه جنسی ، دختران در یکدیگر گم می شوند و هر دو چشمشان بسته است. برق برق می زند. در آن ثانیه ، می بینیم که مرد مستقیماً روی آنها ایستاده است. سپس اتاق دوباره در تاریکی فرو می رود. مرد برنامه خاصی برای دختران در نظر گرفته است ، اما همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست.
