جوی ، پسر ناتنی ابی برای ملاقات پدرش و بدیهی عکس متحرک سکس زوری ابی به شهر می آمد. او منتظر دیدارهای نادر او بود زیرا او بچه خوبی بود و از او لذت می برد. جوی خیلی زودتر از پدرش به آنجا رسید. پدرش تماس گرفته بود و به او گفته بود که او ناگزیر بازداشت شده است. ابی و جوی تصمیم گرفتند برای گذراندن وقت ، یک بازی نوشیدنی انجام دهند. با گذشت زمان ، هر دو مست و جسورتر شدند تا اینکه در آن موقعیت عالی 69 روی زمین نشستند و از دارایی های یکدیگر لذت بردند. او در بیشتر روز از اشتیاق جوانی اش لذت می برد.