آوا سرانجام پس از رفتن مادرخوانده اش خانه را به خودش تحویل داد تا دوست پسر خود را به آنجا دعوت کند. آنها مجبورند به طور مخفیانه به اطراف بپردازند ، زیرا مادر خوانده سامانتا بسیار سختگیر است. مایکل در حالی که منتظر بازگشت آوا از آشپزخانه بود ، با کشیدن بند روی آن ، شروع به کشیدن چند کشو کرد. او وحشت کرد و به او گفت قبل از بازگشت سامانتا آن را کنار بگذارد. او او را به داخل اتاق نشیمن که او را کنار گذاشته بود تعقیب کرد و شروع به فریبکاری کرد. پس از چند دقیقه رابطه جنسی ، مادر نادری در را باز کرد و آنها را تشخیص داد. او شوکه شده بود اما به آنها اجازه نداد که بدانند آنجاست. او کمی تماشا کرد و سپس واقعاً به آنها اجازه داد این کار را انجام دهند. او شروع به فریاد زدن بر روی آوا در مورد شلخته بودن خود کرد و سپس بند او را مشاهده کرد. بعد از اینکه دید که باید به آنها درس بدهد. او آوا را گرفت و به او نشان داد که دیک او را بمکد و نشان دهد که چقدر شلخته است. سامانتا سپس او را از راه دور کرد تا به او نشان دهد چگونه یک حرفه ای واقعی این کار را انجام می دهد. آوا در ابتدا چندان کس لیسیدن متحرک خوشحال نبود ، اما بعد از اینکه سامانتا شروع به خوردن غذا کرد و با بند به او ضربه زد ، گرم شد. شما نمی خواهید اقدام داغی را که این قدم کثیف مادر به آنها وارد می شود از دست بدهید. فوق العاده گرم است!