وقتی او را بیدار کردم ، کامیلا در سرزمین رویاها بود. او حتماً خواب های جنسی دیده است زیرا با یک چیز در ذهن به منطقه غذاخوری آمده است. او برای تمرینات جنسی صبحگاهی آماده بود. روژ آماده خوردن خربزه بود ، اما Camilaa چیزی کمی خوشمزه تر داشت. درست كون متحرك روی میز نشست و پاهایش را باز کرد. او به داخل رفت و اجازه داد که صبحانه شروع شود. تکه پای سکسی او اشتهاآورتر از همه چیزهایی بود که بیرون داشتیم. همچنین به همان اندازه آبدار بود. روژ قبل از اینکه اجازه دهد بارش به همه جا پرواز کند ، تپه زیبا و پرپشت او را کوبید.