ممنون که دادید سیدنی کول با پدر و مادر ناپدری اش ، کوری چیس صحبت می کرد. او می خواست همه چیز را چاشنی کند. او وانمود می کند که چنگال می اندازد تا بتواند شلوار دوست پسر خود را بیندازد. او یک شیطان سخی است که با هر نفر نشسته شروع به مکیدن دیک می کند. خوشبختانه پدرش رفت ، اما کوری به سرعت متوجه شد. او وحشت کرد و باعث شد سیدنی میز را تمیز کند در حالی که او کودی را به گشت و گذار در خانه از آنجا که دیر به آنجا رسیده بود ، رساند. آن تور بیشتر درباره کوری بود که در خروس و توپ هایش کاوش می کرد. آنها وارد حمام شدند تا اینکه سیدنی آنها را پیدا کرد. از آنجا که روز شکرگزاری همه چیز در مورد به اشتراک گذاشتن این گام است ، مامان و دختر روی چوب طبلش گله می کنند. آنها چیزهای بیشتری می خواستند ، بنابراین عکس متحرک کیر بدون آگاهی به چاله ای رفتند که پدر نمی دانست ، اما واقعاً اهمیتی نمی دهد که همه کجا هستند. آن سه تن خود را کنار گذاشتند و این روز شکرگزاری را به خاطر سپردند.