فکر می کنم همسایه ما ، شیلا ماری پستون متحرک ، مدام تلاش می کند تا بهانه هایی برای آمدن پیدا کند. اگر قهوه نیست ، شکر است که فراموش کرده است از سوپر مارکت بخرد. اما بعد متوجه شدیم که او واقعاً چه می خواهد و خروس درک جوان است. خوب ، او آن را در دهان خود نه او و او یک زمان سرگرم کننده لعنتی و گرفتن jizz خود را بر روی صورت او. اگر ما کنجکاو نبودیم که واقعاً چه اتفاقی می افتد ، خیلی چیزها را از دست می دادیم