روز تولد ریچ بود. بنابراین من یک چیز کمی ویژه به او دادم. اما مجبور شدم به او اجازه دهم در مورد خنده و خنده ابتدا فکر بکن بکن سکسی متحرک دیگری کند ، شما بچه ها می دانید که من چگونه کار می کنم. بنابراین او را مجبور کردم که به خانه پسرانم برود تا فقط سرما بخورد و وقت خود را تلف کند. فقط آن پسر من نبود ، بلکه یکی از داغترین و شیک ترین MILF ها بود! من او را به بیرون آمدم و او کاملاً ناباور بود. او با نام شای شناخته شد و قرار بود دنیای ریچ را تکان دهد. او کاملاً غافلگیر شده بود و نمی توانست باور کند که من او را به عنوان برده جنسی برای هدیه تولدش انتخاب کردم. او می دانست که چگونه کار می کند و قطعاً ارزش هر پنی را داشت. او مطمئن می شد که ریچ بیست و هفتمین جشن خود را در مد بزرگ جشن می گیرد! خوش آمدید RICH!