داشتم به یک بار می رفتم که متوجه این ناز سرخ قرمز شدم که بیرون ایستاده بود. من با او صحبت کردم و جینجر توضیح داد که او به تازگی از کار در کافه خارج شده است. امروز اولین روز او بود و درآمد چندانی نداشت. به او گفتم می توانم او را سوار کنم و او سوار ماشین من شد. من به او گفتم اگر بتواند برای من وظایفی انجام دهد می توانم به او کمک کنم و مقداری پول به او بدهم. ابتدا ، زنجبیل جوانان شیرین خود عکس متحرک جنسی را به من نشان داد. سپس به محل من برگشتیم و در آنجا برهنه شد و آن الاغ آبدار را نشان داد. زنجبیل خروس من را مکید و کار کرد. من بیدمشک شیرینش را کوبیدم و صورت زیباش را با آب مردم لعاب دادم.