کیشا گری به ما ملحق شد تا منحنی های هیولا خود را به رخ بکشد. الاغ و بچه های تنومند و آبدار او باعث می شد که میک دستان خود را کنار نگذارد. به دستور او ، او روی زانو نشست و صورت خود را در آن الاغ فرو کرد. بدن زیبای کیشا تکان خورد و پرید ، در حالی که میک گربه و الاغ او را می خورد. سپس او روی خروسش به شهر رفت و مطمئن شد که او آماده است که او را لعنتی کند. کیشا مثل دختری گاو سوار آن خروس شد و میک مدتی تپش کرد و دهانش را با مقداری پر كون متحرك کرد که کیشا با شکرگزاری آن را قورت داد.