Lexi روز دیگر در بازار فروش بود. او معمولاً آنجا مدل می کند ، اما آن روز به او احتیاج نداشت ، این بدان معنا بود که نمی تواند ساعتی را که دوست دارد تهیه کند. تایلر Lexi را از طریق جلسه مبادله مشاهده کرد. چطور می توانست نکند؟ لکسی ماساژ سکسی متحرک روزها الاغ داشت. او تصور می کرد که سعی می کند هر طور که می تواند او را بردارد ، بنابراین ، این کار را کرد. او پیشنهاد کرد که اگر او برای تجارت عکاسی خود ژست می گیرد ، ساعت را برای او بخرد. در حقیقت ، هیچ شغلی وجود نداشت ، اما او او را به خانه برد و آن غنیمت سفید خوش طعم را شخم زد.