لونا با زنده پریدن به پشت رولی سعی می کند او را از جنگیدن با بهترین دوستش باز دارد. آنها با هم درگیر هستند زیرا ایک در مورد دوست دختر رولی ، لونا ، بیهوده صحبت می کرد. آیک از آنها جدا می شود و سینی ای را که روی پیشخوان نشسته است ، برمی دارد. او به سرعت سرش رالی می چرخاند و رولی برای مدتی در حال شمارش گوسفند است! ایک خیانتکار سپس فیلمنامه را زیر و رو کرد و گفت این رولی بود که در مورد او صحبت می کرد ، او فقط قبل از دیوانه شدن از او دفاع می کرد. لونا فکر کرد که این کار برای او شیرین است و فکر می کند که آنها باید رولی را روی زمین بگذارند. مردش ناک اوت می شود و آنها در این موقعیت سکس متحرک زنان ناخوشایند ایستاده اند و کاری ندارند جز لعنتی! آیک بچه های بزرگ طبیعی لونا را بیرون می کشد که او را می مکد و او را بیدمشک گربه می کند تا زمانی که او آماده بلعیدن بارش شود!