خانم خانه دار دوست داشتنی باغبانش را لعنتی می عکس های لزبین متحرک کند
متی یک خیال داشت که با یک دیک بزرگ لعنتی شود ، بنابراین او را به دیدار جانی آوردیم. او مقدمه کوتاهی درباره نحوه هجده سالگی و واقعاً شاخدار بودن به ما داد. متی وقتی رویای یک دیک بزرگ را دید ، لباسهایش را درآورد و یکی را بیرون کشید. او واقعاً داغ شد و آماده بود که لعنتی شود. متی بازوی قوی جانی را بیرون کشید و فک او باز شد و چشمانش از حیرت واقعاً بزرگ شد. او دیگر مجبور نبود خیال پردازی کند ، زیرا درست جلوی صورتش بود. متی چند بار سعی کرد همه چیز را وارد کند ، اما فقط آن را قفل کرد زیرا دهان کوچکش اتاق نداشت. متی به پشت دراز کشید ، همانطور که جانی به او آرامش داد. او با هیجان ناله کرد زیرا هرگز چنین خروس عظیمی را در عمق بین پاهایش نداشت. بعد از اینکه جانی او را شل کرد ، شروع به ضرب و شتم کرد. متی داشت نفس می کشید و همچنان مثل همیشه به او فحش می داد. او به خیال او عکس های لزبین متحرک با انفجار واقعیت در سراسر چهره زیبا او پایان داد.