ناتالی یک دختر جوان 19 ساله بود که می توانستیم ببینیم از ابتدا بسیار سرگرم کننده خواهد بود. او بسیار بازیگوش و زیبا بود زیرا به ما اطلاعات مقدماتی داد. ناتالی سینه های بزرگ و چاق و الاغ آبدار خود را به ما نشان داد و ما را برای گدایی بیشتر رها کرد. در هیجان همه اینها ، او در انتظار انتظار خودارضایی داشت. اما او اینجا نبود تا فقط بازی کند. ناتالی آمد تا یک خروس بزرگ بگیرد و کریس فقط کسی بود که آن را برایش آورد. او بیدمشک را آبدار و آماده کرد ، و سپس او را در دست گرفت و تا جایی که می توانست مکید. ناتالی کاملاً دوست داشتنی بود و کریس نمی توانست از تاکو تند و زننده اش سیر لیسیدن کوس متحرک شود. او مدتی بر روی آن گربه بکوبید و بعد از اینکه صورت و سینه هایش قبلاً رویش پوشانده شده بود کمی به او کمک کرد.