وقتی فینیکس برای غواصی به آنجا می آید ، پرستون کنار استخر در حال استراحت است. او در استخر الاغش را تکان می دهد و آب زیر سینه هایش می ریزد تا همه از تماشای پرستون لذت ببرند. پرستون نمی تواند جلوی چشم خود را بگیرد و وقتی نگاه او را می گیرد چشم هایش را دور می کند. او از استخر بیرون می آید و لزبين متحرك از پرستون می خواهد که به او کمک کند کمرش را خشک کند و او را به داخل می آورد. به نظر می رسد پرستون با دید بهتری به پشت خود نگاه می کند زیرا او را روی تخت می اندازد و با خیال راحت خروس بزرگش را به گلوی عمیق می کشد.