تاشا رینگ در شهر به دیدار دوست دخترش می رود و در خانه با لباس بیکینی خود حلق آویز می کند ، در حالی که دکلمه او در معرض دید دوست پسر رامون دوستش قرار دارد ، که هر دقیقه از بچه های بزرگ خود را دوست دارد! او برای دوست خود با تلفن توصیف می کند که چقدر آنها را دوست دارد ، اما ناخودآگاه عکس متحرک سینه ، تاشا همه چیزهایی را که می گوید می شنود! او دوست پسر خود را پس از قطع کردن تلفن همراه او اغوا می کند ، و موهای سکسی بچه های بزرگش را بیرون می کشد و به صورتش می کشد تا بتواند آنها را بمکد ، و سپس او می تواند به مکیدن و لعنتی دیک بزرگش برسد!