تیل کنراد آماده خرید است تا از بابا بخواهد برایش لیموزین بفرستد تا او را با خود همراه کند. وقتی راننده سوار ماشین شهری می شود ، واقعاً ناامید می شود. او نمی خواهد با ماشین شهری در اطراف او دیده شود ، اما همه لیموزین ها بیرون بودند. بیچاره تیل ، تنها چیزی که او می خواست این بود که یک پسر داغ او را با یک لیموزین خوب به مرکز خرید برساند ، اما کوسمتحرک در عوض او یک ماشین شهری گرفت. از آنجا که او نمی تواند بیرون برود و از خرید لذت ببرد ، مجبور است در خانه بماند و با آقای پیت خوش بگذرد. این دختر پولدار شیطان مانند هیچ راننده ای دیک راننده نمی گیرد.