ما الی را در شهر برای یک بدن داغ ، مسابقه پیراهن خیس یا چیز دیگری گرفتیم. اهمیتی نمی دادیم. ما می دانستیم که چگونه دوست دارد خودش را شل کند ، بنابراین ملاقات کردیم و دوربین را آوردیم. به پارک محل برگزاری رویداد رسیدیم ، و من حدس می زنم که ما خیلی زود بودیم زیرا قبل از اینکه شخص دیگری حاضر شود کارهای زیادی انجام دادیم. من موفق شدم یک فیلم سوپر متحرک تیتراژ بیرون بیاورم قبل از اینکه Jmac بیاید و خروس من را مانند بهترین کار بلاک کند. او حتی مقداری نارگیل آورد و قدرت بی رحم خود را برای الی نشان داد. اینطور نیست که او به هیچ وجه قصد فاک زدن او را نداشته باشد. بعد از کمی آب نارگیل تازه ، Jmac به دنبال معامله واقعی بود. طبیعت بزرگ او بسیار سرگرم کننده بود برای تماشای جستن و تکان دادن در همه جا. او احتمالاً به همان اندازه عاشق جماک بود. او بیدمشکش را خوب و پهن باز کرد. او خروسش را به هر طریقی که داخلش می گذاشت برداشت و سپس مطمئن شد که می داند بارش را کجا باید بکشد.