نوزاد مشکی خروس بزرگ و سفید را دوست دارد عکس متحرک ممه خوری
ما در پارکینگ سالن بدنسازی که می دانستیم تنهای گرم دارد سرد می شد. لوی نمی خواست همه چیز را عکس متحرک ممه خوری عرق کند ، اما می خواست یک نوع تمرین خاص داشته باشد. همانطور که آنجا نشسته بودیم ، ورونیکا ، یک شریک تمرین قدیمی Levi's ، بیرون رفت. بوق زدم و به اصطلاح او را زیر اتوبوس انداختم ، زیرا می دانستم که او در مورد ورزش نکردن و خوردن غذاهای ناخواسته با او برخورد خواهد کرد. آنها در مورد بازگشت لوی به ورزشگاه صحبت می کردند ، زیرا او سعی می کرد او را مجبور کند با چند ماه رایگان متقاعد شود. ورونیکا حتی گفت که مربی شخصی او خواهد بود. از آنجا که او روز مرخصی داشت و کودک کوچکش در مهد کودک بود ، پیشنهاد کرد برای بحث بیشتر به محل ما بازگردد. به نظر می رسید ورونیکا چیز دیگری نیز در ذهن داشته است. در بازگشت به خانه ، او به اقناع خود ادامه داد و به ما نشان داد که چرا باید به باشگاه برویم. ورونیکا بلند شد و قاب محکم خود را نشان داد. او حتی به ما اجازه داد الاغ تنگ خود را که قرار بود جلوتر برود را احساس کنیم. لوی لباسش را باز کرد و دید کاملی از تنش بدنش به ما نشان داد. لوی شلوارهایش را کنار زد و درس تمرینی خود را آغاز کرد. او صورتش را قبل از کشیدن در بین پاهای او فرو کرد تا کمر تقویت شود. آنها تمرینات قلبی را نیز انجام دادند و لوی مقداری گوشت گاو را سوزاند. ورونیکا پس از آن نیاز به یک تکان پروتئین داشت ، بنابراین لوی یک شیر گرم گرم به او داد ، حتی اگر بیشتر آن به جای دهانش روی صورتش ظاهر شد.